دل من:
همچو سالیست، دارندهء چهار
فصل؛ تابستانی، خزانی، زمستانی و گاهی هم بهار و بهاریست. اما فرقش در
اینست که مدت معینی را نشناخته و می شود بعد از ثانیهء و یا بعد از سالهای
با تغیر چهرهء طبیعت، تغیر فصل دهد.
ای کاش! همیشه باران بود و این دل
همیشه بارانی.
شعریست دوای دلم:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
هرآنچه
دیده بیند، دل کند یاد
بسازم خنجری نوکش ز فولاد
زنم
بر دیده تا دل گردد آزاد
بابا طاهر عریان