امروز با چند دوبیتی خدمت رسیده ایم:
۱
هوا بد قسم تاریک است اینجا
دلم از مـوی باریک است اینجا
چو آهـــو چنگ گرگان گرسنه؛
دلم با مرگ نزدیک است اینجا
۲
خدا را هــــم ز پیش ما ربوده!
کلیـــــد آن بهشتش را خریده!
چو مانـده در دو دنیا آن جهنم
و یا آن «پشهی نمرود» مرده
۳
ازان روزی مـــــرا کاینجا کشیده
دو چشمم ذره ی شادی ندیده
فــقط دیدم که خوردند آهوان را
و حـــالا بر سر من هم رسیده
۴
من و تو طعمهی «شبگیر» گشتیم
جوانی را ندیده پــــــــــــــــیر گشتیم
ز خشــم چشـــم آن صـــیاد شـــیاد
اسیر زخــــــــــــــم های تیر گشتیم
داکا
1.8.2011